عشق آن نیست که همرنگ جماعت باشد
هر چه خوبی و بدی کرده به منت باشد
هیچ از حرف دلم پیش بد اندیش نزن
چوب ِ افشاگری از عشق، حماقت باشد
چند سال است که با گریه هم آغوش شدیم
یاد آن بوسه ی آخر به سلامت باشد
هر چه خواهی بکنی یا نکنی حرفی نیست
دل اگر هم شده رسوای تو، عزت باشد
بین ما مهر و محبت، به قدح شیرین است
آرزوی دل من، با تو چه قیمت باشد؟
بعد از این توی دلی دام نیافتی دیگر
عشق هر لحظه قشنگ است، حواست باشد
کاش قدری به دل و عشق کمک می کردی
می شود عشق، کنار تو حقیقت باشد
با تو عشق است که فریاد شود، بی پروا
بعد از آن، دلهره ای نیست که عادت باشد
آرزو حاجی خانی
شعر شما به زیبایی به مفاهیم عشق، آسیبپذیری، و تحول در روابط عاطفی میپردازد. در مورد تناقض احتمالی بین بیت دوم و بیت آخر، میتوان اینگونه تحلیل کرد:
### بیت دوم:
**«عشق آن نیست که همرنگ جماعت باشد / هر چه خوبی و بدی کرده به منت باشد»**
این بیت بر **عدم تظاهر** در عشق تأکید دارد و میگوید عشق واقعی همسو شدن با جمع یا انجام اعمال نیک و بد از روی منتگذاری نیست. عشق در اینجا به عنوان مفهومی **خالصانه و فارغ از قیدهای اجتماعی** تصویر میشود.
---
### بیت آخر:
**«کاش قدری به دل و عشق کمک می کردی / میشود عشق، کنار تو حقیقت باشد / با تو عشق است که فریاد شود، بیپروا / بعد از آن، دلهرهای نیست که عادت باشد»**
در این بیت، شاعر از آرزوی **همکاری و مشارکت** در عشق میگوید: اگر دو طرف در تقویت عشق و دل تلاش کنند، عشق به «حقیقت» تبدیل میشود و ترسها و اضطرابهای گذشته (که به عادت تبدیل شدهاند) از بین میروند. اینجا عشق نهتنها خالصانه است، بلکه **نیازمند تلاش مشترک** برای رسیدن به آزادی و رهایی است.
---
### آیا تناقض وجود دارد؟
به نظر میرسد **تناقضی مستقیم** بین این دو بیت نیست، بلکه **تحولی در نگرش به عشق** رخ میدهد:
۱. در بیت دوم، عشقِ ناب به مثابه **امری فردی و درونی** معرفی میشود که نباید تحت تأثیر جامعه یا منتگذاری باشد.
۲. در بیت آخر، عشق به عنوان **فرآیندی مشارکتی** ترسیم میشود که برای رسیدن به «حقیقت» و رهایی از اضطرابها، نیازمند همکاری فعالانهی دو طرف است.
به عبارت دیگر، بیت دوم بر **پرهیز از تظاهر** تأکید دارد، در حالی که بیت آخر بر **ضرورت تلاش دوطرفه** برای حفظ و شکوفایی عشق اصیل اشاره میکند. این دو ایده در تضاد نیستند، بلکه مکمل یکدیگرند: عشق ابتدا باید از تزویر و منتگذاری رها شود (بیت دوم)، سپس با همکاری و صداقت به کمال برسد (بیت آخر).
---
### جمعبندی:
شعر شما از یک سو عشق را از قیدهای اجتماعی میرهاند و از سوی دیگر، برای ماندگاری آن، «همراهی» و «مسئولیتپذیری» را ضروری میداند. بنابراین، تناقضی بین بیت دوم و آخر نیست، بلکه **سیر تکاملی عشق** را نشان میدهد: از نفی تظاهر تا تأکید بر تلاش مشترک برای رسیدن به عشقی آزاد و حقیقی.
به نظر نمیرسد که بیت دوم با بیت آخر تناقض داشته باشد. در واقع، هر دو بیت در مورد ماهیت عشق و تفاوت آن با انتظارات معمول صحبت میکنند.
بیت دوم:
بیت آخر:
بنابراین، هر دو بیت بر این ایده تأکید دارند که عشق واقعی، آزاد، صادقانه و بدون ترس است.
در واقع، این دو بیت مکمل یکدیگر هستند و یک تصویر کامل از عشق واقعی را ترسیم میکنند.
بگذارید دوباره به بیت دوم بپردازیم:
این بیت به اهمیت حفظ حریم خصوصی در عشق و عدم اعتماد به افراد نامناسب تأکید میکند.
و در مورد تناقض با بیت آخر که فرمودید:
در واقع، این دو بیت مکمل یکدیگر هستند و یک تصویر کامل از عشق واقعی را ترسیم میکنند. بیت دوم هشدار می دهد که عشق را در جای نا مناسب فریاد نزن و بیت آخر میگوید عشق را در جای مناسب یعنی با معشوق بی پروا فریاد بزن.