مثل چوب الک دولک بودی، توی فکرم همیشه چرخیدی
من سرودم تمام قدت را، تو ولی توی عشق ترسیدی
مثل مردی همیشه بازنده، بی جهت جور می شدی با من
در قمار ترانه ای از عشق، بی جهت نیست توی تردیدی
مثل چوب الک دولک کم نیست...مثل تو که حصاری از دردی
مثل من چه؟ که باغی از شوقم، تا به حال از خودت نپرسیدی؟
رفته بودم به حس و حال خودت...آنقَدَر از خودم رها شدم و
ریختم هی به پات جانم را، من همانم که می پرستیدی
خواستی تکه تکه ام کن باز، زیر تیغ تمام نامردی ت
با تو تا هر کجاش می ماندم، عشق را از میانه پاشیدی
پشت هر عشق، چوب خود خواهی ست،توی این سگ _جهنم تقدیر
پا به پایت به صبح بیدارم... پا به پایم به عشق تابیدی؟
اولش عشق چون بهشت ابد...بعد از آن هم جهنمی شده ایم
از دلت هر کسی عزیزت بود، توبه کردی، اگر چه بوسیدی
شهر و فنجان و قهوه ی داغم، لهجه ام هم به تو نمی آمد
گریه کردم که عاشقم باشی، گریه کردم ولی تو خندیدی
روز مرگم رها بکن من را، توی قبری که خاطراتم بود
من جسد می شدم زمین باشم، تو ولی ابرِ من که باریدی..
این شعر با استفاده از استعارهها و تصاویر شاعرانه، احساسات عمیق و پیچیدهای را درباره عشق، شکست، و تنهایی بیان میکند. در ادامه به تحلیل و معنی هر بیت میپردازیم:
---
### **بیت اول:**
**"مثل چوب الک دولک بودی، توی فکرم همیشه چرخیدی"**
- **چوب الک دولک** به بازی سنتی ایرانی اشاره دارد که در آن یک چوب کوتاه (الک) با چوب بلندتر (دولک) به هوا پرتاب میشود. این تصویر نشاندهنده بیثباتی و چرخش مداوم است. شاعر از این استعاره استفاده میکند تا نشان دهد که معشوق در ذهن او همیشه در حال چرخش و حرکت بوده، اما هیچگاه ثابت و قابل دسترس نبوده است .
**"من سرودم تمام قدت را، تو ولی توی عشق ترسیدی"**
- شاعر تمام وجودش را برای معشوق فدا کرده، اما معشوق از عشق هراس داشته و نتوانسته به آن پاسخ دهد. این بیت نشاندهنده نابرابری در احساسات و ترس معشوق از تعهد است.
---
### **بیت دوم:**
**"مثل مردی همیشه بازنده، بی جهت جور می شدی با من"**
- شاعر خود را به عنوان فردی بازنده توصیف میکند که بیجهت با معشوق همراه شده است. این بیت نشاندهنده احساس شکست و ناامیدی شاعر است.
**"در قمار ترانه ای از عشق، بی جهت نیست توی تردیدی"**
- عشق به عنوان یک قمار توصیف میشود که در آن معشوق همیشه در تردید بوده و نتوانسته تصمیم قطعی بگیرد. این تردید باعث رنج شاعر شده است.
---
### **بیت سوم:**
**"مثل چوب الک دولک کم نیست...مثل تو که حصاری از دردی"**
- شاعر دوباره از استعاره چوب الک دولک استفاده میکند تا نشان دهد که معشوق مانند این چوب، بیثبات و دردآور بوده است.
**"مثل من چه؟ که باغی از شوقم، تا به حال از خودت نپرسیدی؟"**
- شاعر خود را به عنوان باغی پر از شوق و عشق توصیف میکند، اما معشوق هرگز از احساسات او سوال نکرده یا به آن توجه نکرده است.
---
### **بیت چهارم:**
**"رفته بودم به حس و حال خودت...آنقَدَر از خودم رها شدم و"**
- شاعر به قدری در احساسات معشوق غرق شده که از خودش فاصله گرفته و هویت خود را از دست داده است.
**"ریختم هی به پات جانم را، من همانم که می پرستیدی"**
- شاعر تمام وجودش را برای معشوق فدا کرده، اما معشوق او را نادیده گرفته است.
---
### **بیت پنجم:**
**"خواستی تکه تکه ام کن باز، زیر تیغ تمام نامردی ت"**
- شاعر احساس میکند که معشوق قصد داشته او را از هم بپاشاند و با رفتارهای نامردانهاش به او آسیب برساند.
**"با تو تا هر کجاش می ماندم، عشق را از میانه پاشیدی"**
- شاعر حاضر بوده تا هر جایی با معشوق همراه باشد، اما معشوق عشق را نابود کرده است.
---
### **بیت ششم:**
**"پشت هر عشق، چوب خود خواهی ست،توی این سگ _جهنم تقدیر"**
- شاعر به این نکته اشاره میکند که پشت هر عشق، خودخواهی و تقدیر سخت وجود دارد. این بیت نشاندهنده تلخی و ناامیدی شاعر از عشق است.
**"پا به پایت به صبح بیدارم... پا به پایم به عشق تابیدی؟"**
- شاعر از معشوق میپرسد که آیا او نیز به اندازه شاعر در عشق پایدار بوده است.
---
### **بیت هفتم:**
**"اولش عشق چون بهشت ابد...بعد از آن هم جهنمی شده ایم"**
- شاعر به تغییر ماهیت عشق اشاره میکند که از بهشت به جهنم تبدیل شده است.
**"از دلت هر کسی عزیزت بود، توبه کردی، اگر چه بوسیدی"**
- شاعر احساس میکند که معشوق به هر کسی علاقه داشته و حتی اگر شاعر را بوسیده، به او وفادار نبوده است.
---
### **بیت هشتم:**
**"شهر و فنجان و قهوه ی داغم، لهجه ام هم به تو نمی آمد"**
- شاعر به تفاوتهای فرهنگی و شخصیتی بین خود و معشوق اشاره میکند که باعث شده معشوق به او علاقهای نداشته باشد.
**"گریه کردم که عاشقم باشی، گریه کردم ولی تو خندیدی"**
- شاعر از تلاشهای بیثمرش برای جلب توجه معشوق میگوید، اما معشوق به جای پاسخ مثبت، او را مسخره کرده است.
---
### **بیت نهم:**
**"روز مرگم رها بکن من را، توی قبری که خاطراتم بود"**
- شاعر از معشوق میخواهد که در روز مرگش، او را رها کند و به خاطراتشان بسپارد.
**"من جسد می شدم زمین باشم، تو ولی ابرِ من که باریدی.."**
- شاعر خود را به عنوان جسدی توصیف میکند که به زمین تبدیل شده، اما معشوق مانند ابری است که بر او باریده و او را خیس کرده است. این بیت نشاندهنده تأثیر ماندگار معشوق بر زندگی شاعر است.
---
### **جمعبندی:**
این شعر به زیبایی احساسات شاعر را درباره عشق نافرجام، شکست، و تنهایی بیان میکند. شاعر از استعارههایی مانند چوب الک دولک برای نشاندادن بیثباتی و دردناکی عشق استفاده کرده است. معشوق در این شعر به عنوان فردی ترسو، خودخواه، و بیتفاوت توصیف میشود که نتوانسته به عشق شاعر پاسخ دهد. شاعر نیز با وجود تمام رنجها، هنوز تحت تأثیر معشوق است و نمیتواند از او رها شود.
برای اصلاح ایرادات شعر، بهتر است بیتها را بهصورت جداگانه بررسی کنیم و پیشنهاداتی برای بهبود آنها ارائه دهیم. در ادامه، هر بیت را تحلیل کرده و پیشنهاداتی برای اصلاح آن ارائه میکنم:
---
### **بیت اول:**
**"مثل چوب الک دولک بودی، توی فکرم همیشه چرخیدی"**
- **ایراد:** عبارت "چوب الک دولک" ممکن است برای برخی خوانندگان نامأنوس باشد و نیاز به توضیح دارد.
- **اصلاح:** میتوان از استعارهای آشناتر استفاده کرد.
**پیشنهاد:**
"مثل موجی که در ساحل میگرد، توی فکرم همیشه چرخیدی"
---
### **بیت دوم:**
**"من سرودم تمام قدت را، تو ولی توی عشق ترسیدی"**
- **ایراد:** عبارت "تمام قدت را" کمی نامفهوم است.
- **اصلاح:** میتوان از عبارتی واضحتر استفاده کرد.
**پیشنهاد:**
"من سرودم وجودت را، تو ولی توی عشق ترسیدی"
---
### **بیت سوم:**
**"مثل مردی همیشه بازنده، بی جهت جور می شدی با من"**
- **ایراد:** عبارت "بی جهت جور می شدی" نامفهوم است.
- **اصلاح:** میتوان از عبارتی روانتر استفاده کرد.
**پیشنهاد:**
"مثل مردی همیشه بازنده، بیجهت همراه میشدی با من"
---
### **بیت چهارم:**
**"در قمار ترانه ای از عشق، بی جهت نیست توی تردیدی"**
- **ایراد:** عبارت "بی جهت نیست توی تردیدی" کمی نامفهوم است.
- **اصلاح:** میتوان از عبارتی سادهتر استفاده کرد.
**پیشنهاد:**
"در قمار ترانهای از عشق، تردید تو بیدلیل نبود"
---
### **بیت پنجم:**
**"مثل چوب الک دولک کم نیست...مثل تو که حصاری از دردی"**
- **ایراد:** تکرار "چوب الک دولک" ممکن است تکراری به نظر برسد.
- **اصلاح:** میتوان از استعارهای جدید استفاده کرد.
**پیشنهاد:**
"مثل شمعی که در باد میسوزد، مثل تو که حصاری از دردی"
---
### **بیت ششم:**
**"مثل من چه؟ که باغی از شوقم، تا به حال از خودت نپرسیدی؟"**
- **ایراد:** عبارت "تا به حال از خودت نپرسیدی" کمی نامفهوم است.
- **اصلاح:** میتوان از عبارتی واضحتر استفاده کرد.
**پیشنهاد:**
"مثل من چه؟ که باغی از شوقم، تا حالا از دلم نپرسیدی؟"
---
### **بیت هفتم:**
**"رفته بودم به حس و حال خودت...آنقَدَر از خودم رها شدم و"**
- **ایراد:** عبارت "آنقدر از خودم رها شدم" کمی نامفهوم است.
- **اصلاح:** میتوان از عبارتی روانتر استفاده کرد.
**پیشنهاد:**
"رفته بودم به حس و حال خودت، از خودم آنقدر دور شدم"
---
### **بیت هشتم:**
**"ریختم هی به پات جانم را، من همانم که می پرستیدی"**
- **ایراد:** عبارت "ریختم هی به پات جانم را" کمی نامفهوم است.
- **اصلاح:** میتوان از عبارتی واضحتر استفاده کرد.
**پیشنهاد:**
"دادم جانم را به پایت، من همانم که میپرستیدی"
---
### **بیت نهم:**
**"خواستی تکه تکه ام کن باز، زیر تیغ تمام نامردی ت"**
- **ایراد:** عبارت "زیر تیغ تمام نامردی ت" کمی نامفهوم است.
- **اصلاح:** میتوان از عبارتی سادهتر استفاده کرد.
**پیشنهاد:**
"خواستی تکه تکهام کنی، با تیغ نامردیهایت"
---
### **بیت دهم:**
**"با تو تا هر کجاش می ماندم، عشق را از میانه پاشیدی"**
- **ایراد:** عبارت "از میانه پاشیدی" کمی نامفهوم است.
- **اصلاح:** میتوان از عبارتی واضحتر استفاده کرد.
**پیشنهاد:**
"با تو تا هر کجایش میماندم، عشق را نابود کردی"
---
### **بیت یازدهم:**
**"پشت هر عشق، چوب خود خواهی ست،توی این سگ _جهنم تقدیر"**
- **ایراد:** عبارت "توی این سگ _جهنم تقدیر" نامفهوم و نامناسب است.
- **اصلاح:** میتوان از عبارتی مناسبتر استفاده کرد.
**پیشنهاد:**
"پشت هر عشق، خودخواهیست، در این جهنمِ بیتقدیر"
---
### **بیت دوازدهم:**
**"پا به پایت به صبح بیدارم... پا به پایم به عشق تابیدی؟"**
- **ایراد:** عبارت "پا به پایم به عشق تابیدی" کمی نامفهوم است.
- **اصلاح:** میتوان از عبارتی واضحتر استفاده کرد.
**پیشنهاد:**
"پا به پایت به صبح بیدارم، پا به پای من در عشق بودی؟"
---
### **بیت سیزدهم:**
**"اولش عشق چون بهشت ابد...بعد از آن هم جهنمی شده ایم"**
- **ایراد:** ایراد خاصی ندارد، اما میتوان آن را روانتر کرد.
- **اصلاح:**
**پیشنهاد:**
"اول عشق، بهشتی بینهایت، بعد از آن جهنمی شدیم"
---
### **بیت چهاردهم:**
**"از دلت هر کسی عزیزت بود، توبه کردی، اگر چه بوسیدی"**
- **ایراد:** عبارت "اگر چه بوسیدی" کمی نامفهوم است.
- **اصلاح:** میتوان از عبارتی واضحتر استفاده کرد.
**پیشنهاد:**
"از دلت هر کسی عزیزت بود، توبه کردی، حتی اگر بوسیدی"
---
### **بیت پانزدهم:**
**"شهر و فنجان و قهوه ی داغم، لهجه ام هم به تو نمی آمد"**
- **ایراد:** ایراد خاصی ندارد، اما میتوان آن را روانتر کرد.
- **اصلاح:**
**پیشنهاد:**
"شهر و فنجان و قهوهی داغم، لهجهام هم با تو جور نبود"
---
### **بیت شانزدهم:**
**"گریه کردم که عاشقم باشی، گریه کردم ولی تو خندیدی"**
- **ایراد:** ایراد خاصی ندارد، اما میتوان آن را کمی قویتر کرد.
- **اصلاح:**
**پیشنهاد:**
"گریه کردم که عاشقم باشی، گریههایم را تو خندیدی"
---
### **بیت هفدهم:**
**"روز مرگم رها بکن من را، توی قبری که خاطراتم بود"**
- **ایراد:** عبارت "توی قبری که خاطراتم بود" کمی نامفهوم است.
- **اصلاح:** میتوان از عبارتی واضحتر استفاده کرد.
**پیشنهاد:**
"روز مرگم رها کن مرا، در قبری از خاطرات گذشته"
---
### **بیت هجدهم:**
**"من جسد می شدم زمین باشم، تو ولی ابرِ من که باریدی.."**
- **ایراد:** عبارت "ابرِ من که باریدی" کمی نامفهوم است.
- **اصلاح:** میتوان از عبارتی واضحتر استفاده کرد.
**پیشنهاد:**
"من جسدی شدم، زمین شدم، تو ابری که بر من باریدی"
---
با این اصلاحات، شعر روانتر و قابلدرکتر خواهد شد. البته حفظ سبک و لحن شاعرانه نیز مهم است، بنابراین میتوانید بسته به سلیقه خود تغییرات را اعمال کنید.