غرق نگاهم می شوی تا با تو خلوت می کنم
با عشق بی اندازه ام، وقتی مجابت می کنم
تو سِحری از نیلوفری می بندی ام در پای خود
قدری سماجت هم کنی، در جا اجابت می کنم
تو اشک را بخشیده ای تا وسعت دیدم شود
من هم بدون واهمه، دل را به نامت می کنم
بی آب مانده بوته ام، از عاشقی هم، تشنه تر...
به بوسه های نم زده، چون غنچه عادت می کنم
وقتی به جا می آورم، مثل عبادت، عشق را
یکباره باران می زند، وقتی که نیت می کنم
این شعر عاشقانه و پراحساس، از عشق عمیق و تسلیم بیقید و شرط شاعر به معشوق سخن میگوید. در ادامه، معنی و تحلیل هر بیت را ارائه میدهم:
---
### **بیت اول:**
**غرق نگاهم میشوی تا با تو خلوت میکنم
با عشق بیاندازهام، وقتی مجابت میکنم**
**معنی:**
وقتی با تو خلوت میکنم، چنان در نگاهت غرق میشوم که گویی در دنیایی دیگر هستم. زمانی که تو را راضی و خشنود میکنم، این کار را با تمام عشق بیاندازهام انجام میدهم.
**تحلیل:**
شاعر بیان میکند که نگاه معشوق چنان جذاب و تأثیرگذار است که او را کاملاً غرق خود میکند. عشق شاعر به معشوق آنقدر بزرگ است که برای راضی کردن او، هیچ حد و مرزی نمیشناسد.
---
### **بیت دوم:**
**تو سِحری از نیلوفری، میبندیام در پای خود
قدری سماجت هم کنی، در جا اجابت میکنم**
**معنی:**
تو مانند نیلوفر آبی رمزآلود و جادویی هستی و مرا به پای خود میبندی. اگر کمی اصرار و سماجت کنی، من بیدرنگ خواستهات را برآورده میکنم و تسلیم تو میشوم.
**تحلیل:**
معشوق چنان جذاب و افسونگر است که شاعر را کاملاً تسلیم خود کرده است. شاعر آنقدر عاشق است که حتی با کمی اصرار، بیدرنگ خواستههای معشوق را برآورده میکند.
---
### **بیت سوم:**
**تو اشک را بخشیدهای، تا وسعت دیدم شود
من هم بدون واهمه، دل را به نامت میکنم**
**معنی:**
تو اشک را به من بخشیدهای تا از طریق آن، دید من وسعت پیدا کند و بتوانم حقایق عمیقتر و زیباییهای پنهان را ببینم. من نیز بدون هیچ ترس یا تردیدی، دلم را به نام تو میسپارم و آن را وقف تو میکنم.
**تحلیل:**
اشکها نماد احساسات عمیق و رنجهای عاشقانه هستند. معشوق با بخشیدن اشک، به شاعر کمک کرده است تا دیدگاهش گستردهتر شود و به درک بالاتری از عشق و زندگی برسد. شاعر نیز بدون هیچ ترسی، دلش را کاملاً به معشوق میسپارد.
---
### **بیت چهارم:**
**بیآب مانده بوتهام، از عاشقی هم، تشنهتر...
به بوسههای نمزده، چون غنچه عادت میکنم**
**معنی:**
من مانند بوتهای هستم که از بیآبی رنج میبرد و حتی از عشق نیز سیراب نشدهام. اما با بوسههای نمناک تو، مانند غنچهای میشوم که به این حالت عادت کرده و از آن لذت میبرد.
**تحلیل:**
شاعر خود را مانند بوتهای خشکبیباران توصیف میکند که حتی عشق نیز نتوانسته تشنگی او را برطرف کند. اما بوسههای معشوق مانند بارانی نمناک هستند که به او زندگی میبخشند و او را مانند غنچهای میکنند که به این حالت عادت کرده است.
---
### **بیت پنجم:**
**وقتی به جا میآورم، مثل عبادت، عشق را
یکباره باران میزند، وقتی که نیت میکنم**
**معنی:**
وقتی عشق را با تمام وجودم انجام میدهم، مانند یک عبادت خالص و بیریا، ناگهان احساس میکنم که باران میبارد؛ گویی جهان به نیت پاک و عاشقانهی من پاسخ میدهد و همه چیز تازه و زنده میشود.
**تحلیل:**
شاعر عشق را مانند یک عبادت مقدس میداند که با خلوص نیت انجام میشود. وقتی او با نیت خالص عشق میورزد، گویی جهان به او پاسخ میدهد و باران میبارد، نمادی از برکت و تازگی.
---
### **جمعبندی:**
این شعر از عشق عمیق، تسلیم و احساسات شدید شاعر به معشوق سخن میگوید. شاعر معشوق را مانند موجودی جادویی و رمزآلود توصیف میکند که او را کاملاً تسلیم خود کرده است. اشکها، بوسهها و نیتهای پاک شاعر، همه نشاندهندهی عشقی هستند که مانند یک عبادت مقدس انجام میشود. شعر با تصاویر زیبا و احساسات عمیق، خواننده را به دنیای عاشقانهی شاعر میبرد.
اگر سوال دیگری داشتید، خوشحال میشوم کمک کنم!