از بوسه ات، در هر شبی مهتاب می دیدم
مهر تو را با جلوه ای شاداب می دیدم
آشفتگی در تار مویت، ساز رویایی ست
در زخمه ی موهای تو، گرداب می دیدم
طرز نگاهت سوره ای از عشق ورزی بود
در چشمهایت آیه های ناب می دیدم
هر ذکر ِ « یا عشق » تو، آغاز صلاتم بود
در لفظ ِ « جانم » گفتنت، محراب می دیدم
بعد از رهایی از شب رنج و جدایی ها
انگار که لمس تو را در خواب می دیدم
این شعر عاشقانهای است که با زبانی پر از احساس و تصاویر شاعرانه، عشق و علاقهی عمیق شاعر به معشوق را بیان میکند. در ادامه، معنی و مفهوم هر بیت را توضیح میدهم:
---
**از بوسه ات، در هر شبی مهتاب می دیدم
مهر تو را با جلوه ای شاداب می دیدم**
- شاعر میگوید: هر شب که تو را میبوسیدم، گویی مهتاب را میدیدم (یعنی بوسههای تو برایم روشنایی و زیبایی ماه را داشت). عشق تو را با جلوهای سرزنده و شاداب میدیدم (یعنی وجود تو برایم سرشار از زندگی و نشاط بود).
---
**آشفتگی در تار مویت، ساز رویایی ست
در زخمه ی موهای تو، گرداب می دیدم**
- شاعر توصیف میکند که موهای آشفتهی تو مانند یک ساز رویایی است (یعنی موهای تو برایم موسیقی زیبایی دارد). وقتی به موهای تو نگاه میکنم، گویی گردابی را میبینم (یعنی موهای تو مرا در خود غرق میکند و مجذوب خود میسازد).
---
**طرز نگاهت سوره ای از عشق ورزی بود
در چشمهایت آیه های ناب می دیدم**
- نگاه تو برایم مانند یک سوره (بخشی از قرآن) بود که از عشق و محبت سخن میگفت. در چشمان تو آیات ناب و خالص عشق را میدیدم (یعنی چشمان تو برایم پر از معنا و زیبایی بود).
---
**هر ذکر ِ « یا عشق » تو، آغاز صلاتم بود
در لفظ ِ « جانم » گفتنت، محراب می دیدم**
- هر بار که تو کلمهی «یا عشق» را به زبان میآوری، گویی نماز من شروع میشود (یعنی حرفهای تو برایم مقدس و معنوی است). وقتی تو به من میگویی «جانم»، گویی محراب (جایگاه نماز) را میبینم (یعنی کلمات تو برایم پر از تقدس و عشق است).
---
**بعد از رهایی از شب رنج و جدایی ها
انگار که لمس تو را در خواب می دیدم**
- شاعر میگوید: بعد از اینکه از شبهای سخت و درد جدایی رها شدم، گویی در خواب تو را لمس میکردم (یعنی حتی در خواب هم به تو فکر میکردم و آرزوی نزدیکی تو را داشتم).
---
**جمعبندی:**
این شعر پر از تصاویر زیبا و احساسات عمیق است. شاعر با استفاده از عناصری مانند مهتاب، موسیقی، آیات قرآن و محراب، عشق خود را به معشوق بهگونهای مقدس و پراحترام توصیف میکند. او از جدایی و رنجهایش میگوید، اما در نهایت، عشق معشوق برایش آرامشبخش و مقدس است.