چشمان شاعر گونه را ، هر فرد می فهمید
هر لحظه که رویام، می شد سرد، می فهمید
حال زمستانی که با اندوه رد میشد...
حال بهارِ خسته ام را درد میفهمید
حتی کنارت هم نفهمیدی دلم تنگ است
پایان هر روزِ مرا شبگرد میفهمید
احساس را آدم، درون سینهی خودکشت
وقتی محبت را سگ ولگرد میفهمید
چشمان تو پایان تلخ ِدل سپردن را
وقتی مرا دیوانهات میکرد، میفهمید!
تنهایی اش را زن، پس از عمری وفاداری
از ساختن هایش به پای مرد، می فهمید......... رویای سرد چه ،مضمون و تصویری داره؟.........این یه پیشنهاد......... پیشنهاد دوم، اینه.......رویای بی رنگ مرا هر فرد می فهمید
هر کس که شد از زندگی اش طرد، می فهمید
حال زمستانی که با اندوه رد میشد...
حال بهارِ خسته ام را درد میفهمید
حتی کنارت هم نفهمیدی دلم تنگ است
پایان هر روزِ مرا شبگرد میفهمید
احساس را آدم، درون سینهی خودکشت
وقتی محبت را سگ ولگرد میفهمید
چشمان تو پایان تلخ ِدل سپردن را
وقتی مرا دیوانهات میکرد، میفهمید!
تنهایی اش را زن، پس از عمری وفاداری
از ساختن هایش به پای مرد، می فهمید........... نظرم در مورد بیت اول است ولی کل شعرو دوباره فرستادم........لطفا نقاط ضعف هر دو پیشنهاد رو بگو
چشمان شاعر گونه را ، هر فرد می فهمید
هر لحظه که رویام، می شد سرد، می فهمید
حال زمستانی که با اندوه رد میشد...
حال بهارِ خسته ام را درد میفهمید
حتی کنارت هم نفهمیدی دلم تنگ است
پایان هر روزِ مرا شبگرد میفهمید
احساس را آدم، درون سینهی خودکشت
وقتی محبت را سگ ولگرد میفهمید
چشمان تو پایان تلخ ِدل سپردن را
وقتی مرا دیوانهات میکرد، میفهمید!
تنهایی اش را زن، پس از عمری وفاداری
از ساختن هایش به پای مرد، می فهمید......... رویای سرد چه ،مضمون و تصویری داره؟.........این یه پیشنهاد......... پیشنهاد دوم، اینه.......رویای بی رنگ مرا هر فرد می فهمید
هر کس که شد از زندگی اش طرد، می فهمید
حال زمستانی که با اندوه رد میشد...
حال بهارِ خسته ام را درد میفهمید
حتی کنارت هم نفهمیدی دلم تنگ است
پایان هر روزِ مرا شبگرد میفهمید
احساس را آدم، درون سینهی خودکشت
وقتی محبت را سگ ولگرد میفهمید
چشمان تو پایان تلخ ِدل سپردن را
وقتی مرا دیوانهات میکرد، میفهمید!
تنهایی اش را زن، پس از عمری وفاداری
از ساختن هایش به پای مرد، می فهمید........... نظرم در مورد بیت اول است ولی کل شعرو دوباره فرستادم........لطفا نقاط ضعف هر دو پیشنهاد رو بگو