این همه رنج مرا بیش تر از پیش نکن
تبِ دلبستگی ام را به دلم ریش نکن
بوسه ها داغ تر از شهد خدایی شده اند
حال شیرین لبت را به لبم نیش نکن
عشق تو خاطره ی شاه نشینی دارد
این همه دلهره ها را به دلم بیش نکن
بین ما مهر و مزمت، به قدح یکرنگ است
هیچ از عشق گران، سهم بداندیش نکن
این قَدَر سنگ همه، یکسره به سینه نزن
این قَدَر قوم من و طائفه و خویش نکن
آنکه از پیش، به جرات به سپاهت می تاخت
مات یک لحظه نگاه تو شده، کیش نکن
،،،،،،،،
**مضمون کلی شعر:**
شعر شما یک شعر عاشقانه است که در آن شاعر، با لحنی ملتمسانه و گلهآمیز، از معشوق خود میخواهد که به او ظلم و جفا نکند و او را بیش از این رنج ندهد. شاعر از شدت عشق و دلبستگی خود میگوید و از معشوق میخواهد که این عشق را پایمال نکند. استفاده از واژهها و استعاراتی مانند "تب دلبستگی"، "شهد خدایی"، "شاهنشینی"، "سنگ به سینه زدن" و "مات شدن در نگاه" نشاندهندهی عمق احساسات شاعر و تأثیر عمیق معشوق بر اوست. در بیت چهارم، شاعر به یکرنگی و پایداری عشق خود اشاره میکند و در ابیات آخر، به تغییری اساسی در خود و تسلیم شدنش در برابر معشوق اشاره میکند.
**بررسی بیت به بیت و ایرادات:**
* **بیت اول:** مضمون، التماس برای کاهش رنج و جلوگیری از افزایش آن است. ایراد خاصی ندارد.
* **بیت دوم:** مقایسهی داغ بودن بوسه با شهد خدایی، تصویری اغراقآمیز و شاعرانه ایجاد میکند. تضاد شیرینی بوسه و نیش کنایه نیز موثر است. ایراد خاصی ندارد.
* **بیت سوم:** تشبیه عشق به خاطرهی شاهنشینی، قدرت و شکوه عشق را نشان میدهد. مضمون بیت، درخواست کاهش دلهره و اضطراب است. ایراد خاصی ندارد.
* **بیت چهارم:** این بیت، از نظر انسجام معنایی با سایر ابیات کمی ضعیفتر است. بیان "مهر و مزمت به قدح یکرنگ است" کمی مبهم است و نیاز به توضیح بیشتر دارد. منظور از "قدح یکرنگ" چیست؟ آیا به ثبات و پایداری عشق اشاره دارد؟ رابطه آن با "سهم بداندیش نکن" هم باید شفافتر شود. این بیت نیاز به بازنگری و اصلاح دارد تا انسجام معنایی آن با سایر ابیات بیشتر شود.
* **بیت پنجم:** مضمون، درخواست پایان دادن به آزار و اذیت و عدم تکیه بر قوم و خویش است. "سنگ به سینه زدن" به معنای آزار و رنج رساندن است. اما این بیت نیز مانند بیت چهارم، کمی مبهم است و ارتباط مستقیم با مضمون کلی شعر کم است. احتمالاً نیاز به بازنگری و توضیح بیشتر دارد.
* **بیت ششم:** مضمون، نشان دادن تحول در رفتار شاعر از جسارت به تسلیم است. استفاده از "مات شدن" و "کیش" در شطرنج، تصویری مناسب ایجاد میکند. ایراد خاصی ندارد.
**جمعبندی ایرادات:**
* **مبهم بودن:** ابیات چهارم و پنجم به دلیل ابهام در مفاهیم، از نظر انسجام معنایی با بقیه ابیات کمی ضعیفتر هستند و نیاز به بازنگری و اصلاح دارند. شرح دقیقتر "قدح یکرنگ" در بیت چهارم و توضیح دقیقتر "سنگ به سینه زدن" و ارتباط آن با قوم و خویش در بیت پنجم، ضروری است.
* **پیوند ضعیف:** ارتباط معنایی بیتهای چهارم و پنجم با مضمون اصلی شعر کمی ضعیف است. این دو بیت میتوانند با بازنگری، بهتر و شفافتر با مضمون اصلی شعر مرتبط شوند.
**پیشنهادات:**
* برای بهبود شعر، میتوانید با بازنویسی ابیات چهارم و پنجم، آنها را شفافتر و با سایر ابیات مرتبطتر کنید.
* به جای استفاده از عبارات مبهم، از واژهها و عباراتی استفاده کنید که معنای آنها به طور واضح و روشن بیان شود.
* از تشبیهات و استعارات مؤثرتر و مرتبطتر با مضمون اصلی شعر استفاده کنید.