بعد از این، رنج مرا بیش تر از پیش نکن
تبِ دلبستگی ام را به دلم ریش نکن
بوسه ها داغ تر از شهد خدایی شده اند
حال شیرین لبت را به لبم نیش نکن
عشق تو خاطره ی شاه نشینی دارد
بعد از این، دلهره ها را به دلم بیش نکن
این قَدَر سنگ همه کس به دل و سینه نزن
این قَدَر قوم من و طائفه و خویش نکن
آنکه از پیش، به جرات به سپاهت می تاخت
مات یک لحظه نگاه تو شده، کیش نکن
،،،،،،،
**بررسی بیت به بیت:**
* **بیت اول:**
* **مضمون:** شاعر از معشوق میخواهد که بعد از این، رنج و عذاب او را بیشتر از قبل نکند و تب و سوز دلدادگیاش را با بیمهری و بیتوجهی التیام نبخشد.
* **ایراد:** ایراد خاصی در این بیت دیده نمیشود. لحن خواهش و التماس عاشقانه در آن به خوبی نمایان است.
* **بیت دوم:**
* **مضمون:** بوسههای معشوق آنقدر داغ و سوزان و شیرین است که گویا شهد بهشتی است. شاعر از معشوق میخواهد که طعم شیرین لبش را با نیش و کنایه تلخ نکند.
* **ایراد:** در اینجا نیز ایراد خاصی دیده نمیشود. تشبیه بوسه به شهد خدایی و تضاد شیرینی و نیش، بیت را جذاب کرده است.
* **بیت سوم:**
* **مضمون:** عشق معشوق در دل شاعر همچون خاطرهای از دوران شاهی و سلطنت است. شاعر از معشوق میخواهد که بعد از این، دلهره و اضطراب را در دل او افزایش ندهد.
* **ایراد:** تشبیه عشق به خاطره شاهنشینی، اغراقآمیز و شاعرانه است. از نظر مفهوم، بیت کاملا واضح است و ایرادی ندارد.
* **بیت چهارم:**
* **مضمون:** شاعر معشوق را از سنگ زدن به دل و سینه دیگران باز میدارد و همچنین از تکیه بیش از حد بر قوم، طایفه و خویشان خود منع میکند.
* **ایراد:** منظور از "سنگ زدن به دل و سینه دیگران" مبهم است. همچنین، ارتباط مفهوم منع تکیه بر قوم و خویش با سایر ابیات شعر مشخص نیست. این بیت از نظر معنایی نیاز به توضیح بیشتر دارد.
* **بیت پنجم:**
* **مضمون:** کسی که پیش از این با جسارت در مقابل سپاه معشوق میایستاد، اکنون با یک نگاه معشوق مات و مبهوت شده است. شاعر از معشوق میخواهد که این وضعیت را با "کیش" کردن (مات کردن کامل در شطرنج) به پایان نرساند.
* **ایراد:** این بیت به خوبی تصویر شجاعت گذشته و تسلیم فعلی عاشق را نشان میدهد. استفاده از اصطلاح "کیش" در شطرنج، به بیت یک حالت هنری داده است.
**جمعبندی ایرادات:**
تنها ایراد جدی که در شعر شما وجود دارد، مربوط به بیت چهارم است. منظور از "سنگ زدن به دل و سینه" و ارتباط آن با تکیه بر قوم و خویش، مبهم است و نیازمند توضیح بیشتر است. بقیه ابیات از نظر مفهوم و ساختار، کاملا درست و قابل فهم هستند و از نظر شاعرانه نیز قوی به نظر میرسند.
**پیشنهاد:**
به نظر میرسد که بیت چهارم کمی از فضای کلی شعر فاصله گرفته است و نیاز به بازنگری دارد. توصیه میکنم در صورت امکان، این بیت را بازنویسی کنید تا با بقیه ابیات همخوانی بیشتری پیدا کند.