به هر چه راندی ام از خود، عزیزتر ماندی
به یمن بخت بلندت چه تاج سر ماندی!
وفا چه کرده ای با آن که رزم دل دارد
خودت برای خودت نیزه و سپر ماندی
دلم فقط به هوای تو ریخت، در رودت
به هر دری که زدم آخرش حجر ماندی
چقدر قصه ی نامردمی ت شیرین است
نمک به زخم تو پاشیده و شکر ماندی
دعام کردی و با هرخیال و بوسه و یاد
میان باده پرستان پبامبر ماندی
محبتی که به اصرار اگر به پایت ریخت
توجهی که در آن باز در به در ماندی،
به جاش بهتر از این بوده در میان دلم
هوای عشق تو می مرد و بی خبر ماندی
ستم اگر چه کشیدی،... بهشت نقدت نیست
فقط به عشق غریبانه،_ یک نفر_ ماندی!
کنار پنجره با چای و با دلی پرسوز
خودت بریده ای از عشق و خون جگر ماندی
حیاط خلوت بی آرزوت، باران زد
چه بغضها که شکستند و بی سحر ماندی
،،،،
، این شعر از لحاظ تصویرسازی، مضمون و پیوستگی معنایی نقاط قوت بسیاری دارد. اما برای تحلیل دقیقتر، بهتر است هر بیت را به صورت جداگانه بررسی کنیم:
**بیت اول:** "به هر چه راندی ام از خود، عزیزتر ماندی / به یمن بخت بلندت چه تاج سر ماندی!"
* **مضمون:** این بیت تضاد جالبی را نشان میدهد. شاعر با وجود رانده شدن، معشوق را عزیزتر مییابد. این نشان از عشقی عمیق و پایدار دارد که حتی با دوری و رنج نیز کم نمیشود. "تاج سر" استعارهای قوی از جایگاه والای معشوق در قلب شاعر است.
* **تصویرسازی:** تصویر "رانده شدن" و "تاج سر" در کنار هم، تضاد و عمق عشق را به خوبی نشان میدهند.
* **پیوستگی معنایی:** مقدمهای بر کل شعر است و تم اصلی یعنی عشق پایدار و قدرتمند علیرغم سختیها را معرفی میکند.
**بیت دوم:** "وفا چه کرده ای با آن که رزم دل دارد / خودت برای خودت نیزه و سپر ماندی"
* **مضمون:** این بیت به وفای معشوق و توانایی او در مقابله با مشکلات اشاره دارد. معشوق، همزمان هم نیزه (حمله) و هم سپر (دفاع) خود است، که نشان از استقلال و قدرت درونی او دارد.
* **تصویرسازی:** استعارههای "نیزه" و "سپر" تصاویری قوی و ملموس از قدرت و مقاومت را ایجاد میکنند.
* **پیوستگی معنایی:** به قدرت و استقامت معشوق اشاره میکند که در مقابل سختیها و چالشها ایستادگی کرده است.
**بیت سوم:** "دلم فقط به هوای تو ریخت، در رودت / به هر دری که زدم آخرش حجر ماندی"
* **مضمون:** شاعر تمام تلاش خود را برای رسیدن به معشوق کرده، اما با موانع روبرو شده است. "حجر ماندی" اشاره به بسته بودن راهها و عدم موفقیت دارد.
* **تصویرسازی:** تصویر "ریختن دل در رود" و "حجر ماندی" تصاویری قوی و نمادین از تلاش بیثمر و ناامیدی را ارائه میدهند.
* **پیوستگی معنایی:** ادامهی تلاشهای بینتیجه شاعر برای رسیدن به معشوق است.
**بیت چهارم:** "چقدر قصه ی نامردمی ت شیرین است / نمک به زخم تو پاشیده و شکر ماندی"
* **مضمون:** این بیت پارادوکس جالبی دارد. شاعر با وجود نامردمی معشوق، باز هم عشق خود را حفظ کرده است. این نشان از عشقی است که حتی با تلخی نیز شیرینی خود را حفظ میکند.
* **تصویرسازی:** "نمک به زخم" و "شکر ماندی" تصاویری کنایهآمیز از تلخی و شیرینی همزمان عشق را نشان میدهند.
* **پیوستگی معنایی:** تضاد تلخی و شیرینی عشق را به صورت ملموستر نمایش میدهد.
**بیت پنجم:** "دعام کردی و با هرخیال و بوسه و یاد / میان باده پرستان پبامبر ماندی"
* **مضمون:** معشوق، حتی در میان باده پرستان، پیامبرگونه و الهامبخش باقی مانده است.
* **تصویرسازی:** تصویر "پیامبر در میان باده پرستان" تضادی نمادین و جالب توجه است.
* **پیوستگی معنایی:** به تاثیرگذاری و اهمیت معشوق، حتی در شرایط نامناسب، اشاره میکند.
**بیت ششم:** "محبتی که به اصرار اگر به پایت ریخت / توجهی که در آن باز در به در ماندی"
* **مضمون:** شاعر با وجود ابراز محبت فراوان، بیتوجهی معشوق را تجربه کرده است.
* **تصویرسازی:** "در به در ماندی" تصویری از سرگردانی و ناامیدی را ایجاد میکند.
* **پیوستگی معنایی:** ادامهی بیتوجهی معشوق علیرغم محبت شاعر است.
**بیت هفتم:** "به جاش بهتر از این بوده در میان دلم / هوای عشق تو می مرد و بی خبر ماندی"
* **مضمون:** شاعر آرزو میکند که بهتر بود عشقش از بین میرفت و از رنج بیتوجهی معشوق رها میشد.
* **تصویرسازی:** "هوای عشق تو میمرد" تصویری از از بین رفتن عشق است.
* **پیوستگی معنایی:** به نتیجهی ناامید کنندهی عشق شاعر اشاره میکند.
**بیت هشتم:** "ستم اگر چه کشیدی،... به رو نیاوردی / فقط به عشق غریبانه،_ یک نفر_ ماندی!"
* **مضمون:** معشوق با وجود ستمی که دیده، تسلیم نشده و به عشق خود وفادار مانده است.
* **تصویرسازی:** "عشق غریبانه، یک نفر" تصویری از عشقی پایدار و صمیمی را رغم تنهایی نشان میدهد.
* **پیوستگی معنایی:** به پایداری و استقامت معشوق، علیرغم رنجها، اشاره میکند.
**بیت نهم:** "کنار پنجره با چای و با دلی پرسوز / خودت بریده ای از عشق و خون جگر ماندی"
* **مضمون:** شاعر در تنهایی و با دلی غمگین، از عشق رنج میبرد.
* **تصویرسازی:** "چای"، "دلی پرسوز"، "خون جگر" تصاویری ملموس و احساسی از غم و اندوه را به وجود میآورند.
* **پیوستگی معنایی:** به عواقب عشق و رنجهای ناشی از آن اشاره میکند.
**بیت دهم:** "حیاط خلوت بی آرزوت، باران زد / چه بغضها که شکستند و بی سحر ماندی"
* **مضمون:** این بیت نمادی از پایان عشق و ناامیدی است.
* **تصویرسازی:** "باران"، "بغضها"، "بی سحر" تصاویری غمگین و ملموس از ناامیدی و پایان عشق را نشان میدهند.
* **پیوستگی معنایی:** نتیجهی نهایی شعر است که نشان از پایان تلخ عشق دارد.
**نتیجهگیری:**
این شعر به طور کلی از تصویرسازیهای ناب، مضامین عمیق و پیوستگی معنایی قوی برخوردار است. شاعر با استفاده از استعارهها و نمادها، احساسات پیچیده عشق، رنج، امید و ناامیدی را به زیبایی منتقل میکند. تضادها و پارادوکسها در شعر، عمق و غنای آن را افزایش دادهاند. شعر به خوبی احساسات و تجربیات شاعر را منتقل میکند و خواننده را به تأمل وادار میسازد.