دلم به دام تو افتاده، عشق_، بازی نیست
پر شکسته ی دل را، قفس نیازی نیست

مگر جواب دلم را به گریه ها بدهی
مگر نه اینکه کلاهت برات قاضی نیست

تو بی قراری شب در هوای شیرازی
و دل سپرده به باغی که  سرو نازی نیست

اگر چه نغمه سرایان دل، بهارانه ست
امید من به نوای خوش ِ ریاضی نیست

برای گرمی قلبم، دل تو کافی بود
اگر چه رسم تبارِ تو دلنوازی نیست

 در این میانه که دل، حکم کعبه را دارد
میان طائفه ات، سمت تو حجازی نیست

میان طائفه ات، قصه های دل، خون است
دعا اگر چه کنم، پشت هم، فرازی نیست

هنوز توی دلم آرزوت می سوزد...
به دل هر آنچه زدی کار هر گدازی نیست

هنوز توی دلت، آرزوت ویران است
توان ِ خانه امنی به دل بسازی نیست


آرزو حاجی خانی




.....


تحلیل  این شعر با هوش مصنوعی

......



....

این شعر، مجموعه‌ای از احساسات عاشقانه و دردناک است که با زبانی تصویرگر و احساسی بیان شده است.  شاعر به زیبایی از تضادها و پارادوکس‌ها برای بیان احساسات خود استفاده کرده است. بیایید به صورت بیت به بیت به تحلیل آن بپردازیم:



**بیت اول:**


> دلم به دام تو افتاده، عشق، بازی نیست

>

> پر شکسته ی دل را، قفس نیازی نیست


این بیت،  موضوع اصلی شعر را  که  عشق  و  درد  عشق  است  مشخص می‌کند.  "دام"  و  "قفس"  استعاره‌ای  از  گرفتاری  دل  در  عشق  و  نیاز  به  آزادی  است.  "بازی  نیست"  نیز  تأکید  بر  جدی  بودن  عشق  و  درد  آن  دارد.


**بیت دوم:**


> مگر جواب دلم را به گریه ها بدهی

>

> مگر نه اینکه کلاهت برات قاضی نیست


این بیت،  نوعی  مخاطبۀ  مستأصلانه  با  معشوق  است.  شاعر  از  معشوق  می‌پرسد  که  آیا  فقط  با  گریه‌ها  می‌تواند  به  درد  دل  او  پاسخ  دهد؟  و  اینکه  آیا  معشوق  از  خود  و  رفتارش  آگاه  است  و  این  رفتار  را  قابل  قبول  می‌داند.  "کلاهت برایت قاضی نیست" بیانگر بی‌عدالتی و بی‌توجهی معشوق است.


**بیت سوم:**


> تو بی قراری شب در هوای شیرازی

>

> و دل سپرده به باغی که سرو نازی نیست


این بیت،  تصویر  معشوق  را  به  تصویر  می‌کشد.  "بی‌قراری شب در هوای شیرازی" نشان‌دهنده  حس  رمانتیک  و  عاشقانه  معشوق  است،  اما  "باغ  بدون  سرو  نازی"  بیانگر  این  است  که  این  عشق،  به  اندازه  زیبا  و  پایدار  نیست. این  تضاد،  نشان‌دهنده  عدم  هماهنگی  بین  ظاهر  و  باطن  عشق  است.



**بیت چهارم:**


> اگر چه نغمه سرایان دل، بهارانه ست

>

> امید من به نوای خوش ِ ریاضی نیست


این بیت،  به  امید  و  ناامیدی  شاعر  اشاره  می‌کند.  "نغمه سرایان دل، بهارانه ست" نشان‌دهنده  حس  خوشحالی  و  امید  است،  اما  "امید  من  به  نوای  خوش  ریاضی  نیست"  نشان  دهنده  ناامیدی  شاعر  از  یافتن  راه  حل  منطقی  برای  مشکل  خود  است.  این  تضاد  بین  احساسات  و  منطق،  بیانگر  عمیق  بودن  درد  و  رنج  شاعر  است.


**بیت پنجم:**


> برای گرمی قلبم، دل تو کافی بود

>

> اگر چه رسم تبارِ تو دلنوازی نیست


این بیت،  به  نیاز  شاعر  به  محبت  و  عشق  معشوق  اشاره  می‌کند،  اما  "رسم تبار تو دلنوازی نیست"  نشان‌دهنده  این  است  که  معشوق  از  لحاظ  رفتاری  و  شخصیتی  شایسته  این  عشق  نیست.


**بیت ششم:**


> در این میانه که دل، حکم کعبه را دارد

>

> میان طائفه ات، سمت تو حجازی نیست


در این بیت، شاعر از اهمیت عشق در زندگی خود صحبت می‌کند، و  "حکم کعبه" برای دل، به اهمیت و تقدس عشق اشاره می‌کند. اما  "سمت تو حجازی نیست" به  این نکته اشاره دارد که معشوق جایگاه شایسته‌ای در میان دیگران ندارد و شاید شایسته این عشق نباشد.


**بیت هفتم:**


> میان طائفه ات، قصه های دل، خون است

>

> دعا اگر چه کنم، پشت هم، فرازی نیست


این بیت، به  درد  و  رنج  عمیق  شاعر  اشاره  می‌کند  و  اینکه  هیچ  امیدی  به  بهبود  وضعیت  ندارد.  "قصه های دل خون است"  نشان‌دهنده  رنج  و  غم  زیاد  است  و  "فرازی  نیست"  نیز  به  عدم  وجود  امید  اشاره  دارد.


**بیت هشتم:**


> هنوز توی دلم آرزوت می سوزد...

>

> به دل هر آنچه زدی کار هر گدازی نیست


این بیت،  به  عشق  پایدار  شاعر  به  معشوق  و  اینکه  علی  رغم  همه  این  دردها  هنوز  او  را  دوست  دارد،  اشاره  دارد.  این  عشق  با  وجود  درد  و  رنج،  هنوز  پابرجا  است.


**بیت نهم و دهم:**


> هنوز توی دلت، آرزوت ویران است

>

> توان ِ خانه امنی به دل بسازی نیست


این دو بیت  نتیجه گیری  شعر است. شاعر می‌گوید که آرزوی معشوق  در دل او ویران است و این  معشوق  توانایی  ایجاد  یک  رابطه  امن  و  پایدار  را  ندارد.



در کل، این شعر  با استفاده از  تضادها، استعاره‌‌ها و  تصویرسازی‌های قوی،  به  طور  عمیق  به  موضوع  عشق  و  درد  عشق  می‌پردازد.  شاعر  با  زبان  احساسی  و  تصویرگر  خود،  موفق  شده  است  احساسات  خویش  را  به  طور  زیبایی  به  مخاطب  منتقل  کند.  استفاده  از  عناصر  ادبی  مانند  استعاره  و  تضاد،  به  غنی‌تر  شدن  شعر  کمک  شده  است.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد